پندار نيك
راه زندگي راه راستي است

نقد و بررسي فيلم هاي - BUD SPENCER (1929-2016): PETIT PAPA BASTON -
"اسپنسر" براي اشاره به اسپنسر تريسي ، و "جوان" به احترام به بودويزر ، "آبجو مورد علاقه" او. بود اسپنسر شايد بيشترين استعداد بازيگري در جهان را نداشته باشد ، اما حس فرمول و quiche را داشت. در هر صورت كافي است تا افسانه شويد و به فيدل كاسترو كنسرو شويد. Peinard در رم ، جايي كه هنوز در 83 سالگي زندگي مي كرد ، اين بازيگر ايتاليايي در سالهاي ديوانه خود به ما باز مي گشت. توسط لوكاس دوورنت-كوپولا در رم

يك روز صبح در سال 1967 ، كارگردان ايتاليايي جوزپه كوليزي ، دوست خود ماريا پدرسولي را كه پدرش ، تهيه كننده بزرگ فيلم ، و در ميان ديگران La Dolce Vita و Le Voleur de bicyclette را بنيان نهاد ، صدا زد. كوليزي چهار راه پيش نمي رود: «آيا شوهرت هنوز هم آنقدر بزرگ است؟ او پاسخ مي دهد: "نه ، اين بدتر است." كوليزي راضي است. او مي خواهد با اين كارلو پدرسولي صحبت كند كه قبلاً يك يا دو بار او را رد كرده و ديده است كه در يك قهرمان از زمان ما ، توسط مونيچلي يا در بن هور ، توسط ويليام وايلر غرغر مي كند. بحث مختصر است. "آيا شما انگليسي صحبت مي كنيد؟" "نه" "آيا شما قبلا ريش داشته ايد؟" "نه ، من هر روز صبح اصلاح مي كنم." "آيا مي دانيد چگونه سوار اسب شويد؟" "نه" "چقدر مي خواهيد در يك فيلم بازي كنيد؟" "بايد چكار كنم؟" كارگردان اين پروژه را توضيح مي دهد: اين يك داستان سگ ، گربه و روباه است. يك كار دو ماهه و چهار ميليون ليره. پدرسولي قبول مي كند.
چند ماه بعد ، در 31 اكتبر همان سال ، فيلم خدا مي بخشد ... نه من! روي صفحه هاي ترانسالپين بيرون مي آيد. پيشيني ، هيچ چيز اين اثر را از 440 فيلم گاوچران ديگر توليد شده توسط سينماي ايتاليا بين سالهاي 1964 و 1970 متمايز نمي كند. چيزي جز دو بازيگر اصلي آن ، بوداد اسپنسر و ترنس هيل ، نوعي اسپاگتي به سبك وسترن لورل و هاردي. ترنس هيل در واقع ماريو گيروتي ، بازيگر خوش تيپ ونيزي ناميده مي شود كه تاكنون شهرت او اين است كه موفق شد صحنه كوچكي را در يوزپلنگ ويسكونتي خراش دهد. بود اسپنسر كارلو پدرسولي است. يك پسر عجيب و غريب كه وقتي نفس مي كشد ، صبح مي چرخد ​​و به شما فشار مي دهد. برخلاف همه انتظارات ، اين دو به پديده جامعه روي مي آورند. هفده فيلم با هم و محبوبيتي كه مرزهاي ايتاليا را پشت سر مي گذارد. افسانه ها مي گويند فيدل كاسترو همه فيلم هاي آنها را ديده است. شروراني كه سيب زميني مي گرفتند ، روزي به سفير كوبا در ايتاليا مي گفت ، هنوز نماينده سرمايه داران ثروتمند است. همچنين گفته مي شود كه بود و ترنس در كشورهاي عربي بسيار محبوب بودند ، به دليلي ساده مانند احتياط: بر خلاف ساير فيلم هاي توليد شده در غرب در آن زمان ، هرگز يك قطره خون و از همه مهمتر ، هرگز صحنه جنسيت نبود. . پدرسولي چه مي گويد؟ او مي گويد درست است

جوانه در جنگ بزرگ


"بياييد صادق باشيم: من بازيگر نيستم." »
كارلو پدرسولي در زمان ملاقات 83 ساله است و هنوز هم "تقريباً هر روز" با ترنس هيل صحبت مي كند - "ما تنها زوج سينمايي هستيم كه هميشه با هم مشاجره كرديم". هنوز هم به همان اندازه عظيم است ، در محله هاي شيك رم زندگي مي كند و هر بار كه او به خيابان مي رود ، حداقل يك نفر او را متوقف مي كند. او بيش از اين به آن توجه نمي كند. بالاخره اين صحنه شصت سال است كه در حال تكرار است. "به محض ورود به مهد كودك ، من يك فروشنده امضا شدم. هر روز از من براي پدر ، پسر عموي ، دوست يك دوست امضا خواستم. عصرها ، دايي ام تكه هاي كاغذ را امضا مي كرد و روز بعد من ستاره بودم. »مي گويد: تيموتي ، برادرزاده بيست ساله اش.
در همين حال ، از اوج سالمندي ، بود / پدرسولي وقت داشت تا در مورد ستاره خود تأمل كند كه باعث افتخار نشان لياقت جمهوري ايتاليا شد. آنچه او از آن باز مي دارد: زندگي بيشتر يك شانس است. "فقط يك دليل وجود دارد كه من كاري را انجام مي دهم كه به آن شغل گفته مي شود و چرا كه امروز نيز بسيار محبوب هستم: اين به اين دليل است كه من در بازي با پسري بازي كردم كه مردم آن را دوست داشتند. . انبوهي از بازيگران خارق العاده اي كه تحصيل كرده اند ، آكادمي گذرانده اند ، واقعاً بسيار قوي هستند و كار نمي كنند وجود دارد. چرا؟ زيرا آنها شخصيت هاي غير دوستانه بازي مي كردند ، كه تماشاگران آنها را دوست نداشتند. در اينجا اين است: بود اسپنسر ، خاطي ، مردي كه قبل از اينكه فكر كند دست مي زند ، متواضعانه بازي مي كند.
"بياييد صادق باشيم: من بازيگر نيستم ، هرگز نبوده ام. من بازيگر را كردم. به من گفتند يك كار انجام بده ، من اين كار را كردم. اما بازيگر واقعي از نظر من بازيگر تئاتر است. در فيلم ها ، قبل از اينكه نتيجه رضايت بخشي بدست آوريد ، مي توانيد چهل بار شليك كنيد و بيش از چهل بار شروع كنيد. عموم مردم در مورد اين همه گيرهاي ناموفق چه مي دانند؟ هيچ چي. در تئاتر ، وقتي پرده باز مي شود ، اگر كاملاً روي نقطه نيستيد ، اگر كاملاً نمي دانيد 

متن خود را وارد كنيد و چه كاري انجام دهيد ، شما پيچ خورده ايد. من كاملاً قادر به انجام تئاتر نيستم. ترنس يك بازيگر واقعي بود. قبل از زمان گرفتن ، او را ديدم كه دوباره تمرين مي كند و تمرين مي كند. من ، در آن مدت ، خوابيدم يا غذا مي خوردم. من به طور اتفاقي آنجا بودم ، بنابراين ساكت شدم. "

در مجموعه A Reason To Live، A Reason to Die


پوست تمساح و واترپلو
به طور تصادفي ، و از طعم ماجراجويي. چون پدرسولي حقيقت را مي گويد: بود اسپنسر ، در آخر ، فقط يك قسمت از زندگي او بود. حتي انتقال به صفحه شخصيتي كه او هر روز داشت. ايتاليايي با ظاهري گريز مانند با شرمندگي اذعان مي كند كه او فقط دو بار در زندگي خود جنگيده است ، يكي براي مشكل در سر و صدا در شب ، و ديگري براي يك ترمز تصادفي در چراغ قرمز. واقعيت ؟ بيش از همه ، اين مرد شناگر است. كارلو پدرسولي ، 1.92 متر وزن و بين 100 تا 130 كيلو ، براي هميشه به عنوان اولين ايتاليايي باقي خواهد ماند كه در 100 متر آزاد به زير شصت و دوم رسيده است. دو بازي المپيك ، هفت قهرماني در ليگ ايتاليا و پيروزي با تيم ملي واترپلو ايتاليا ، كه او يك مهاجم مركزي بود. اين اتفاق بين سالهاي 1940 و 1960 رخ داد ، مدتها قبل از اينكه ورزش حرفه اي به شكل امروزي درآيد.
كه بسيار خوب است: پدرسولي هرگز قصد نداشت زندگي خود را به عنوان يك مرد جنسي براي چند ثانيه ديگر در بند بگذارد. فرانكو باچيني ، مربي سابق پدرسولي در لاتزيو و مربي سابق تيم واترپلو ايتاليا ، پسربچه اي را به ياد مي آورد كه زمان بيشتري را به سيگار كشيدن از اين كه به طول مي كشيد ، مي گذرد: مركز جلو ، بسيار بدني ، خيلي سريع. اما او به سختي مي توانست بيش از 1000 متر در روز شنا كند كه اين براي يك ورزشكار در اين سطح مضحك است. "ماسيمو مورولي ، رئيس فعلي بخش شناي لاتزيو ، همچنين اين تصوير از يك پسر را در گرما حفظ مي كند:" او به تمرين در كاديلاك يا بيوك آمد ، هميشه با Ray-Ban هاي خود. بين دو تمرين ، او گيتار مي زد و جوك مي گفت.
"من خوابيدم يا غذا خوردم. من به طور اتفاقي آنجا بودم ، بنابراين ساكت شدم. "
قبل از فيلم ها ، بود هميشه براي گذران زندگي سخت كار كرده بود. "من از سفارتخانه ها اتومبيل مي خريدم ، زيرا آنها هر شش ماه يكبار آنها را عوض مي كردند ، سپس آنها را فروختم و از اين طريق امرار معاش كردم. نوعي احساس تدبير در آمريكاي جنوبي آموخت كه وي هشت سال را سپري كرد ، ابتدا از 1947 تا 1951 ، سپس از 1957 تا 1960. آرژانتين ، برزيل ، آمازونيا ، ونزوئلا در انقلاب كامل. در قاره جديد ، بود ، كه به دنبال پدرش در جستجوي شانس از ناپل مهاجرت مي كند ، كارهاي عجيب و غريب انجام مي دهد. وي كيسه هاي آرد را در بندر بوينس آيرس تخليه مي كند ، مسئول كارهاي كوچك با يك كنسولگري ايتاليا در شمال برزيل است و براي Dupont ، يك شركت توليد كننده لاك پوستي تمساح كار مي كند. همچنين گفته مي شود كه او در سفارت در ونزوئلا منشي بوده است ، كه وي آن را انكار مي كند: "آيا اين مزخرف است: من ، منشي؟ براي بقيه ، او موافق است ، "من هر كاري را كه تصور كنيد در طول زندگي انجام دهيد. همه چيز به جز دو چيز: پريما بالرين و سواركار ، زيرا من خيلي چاق بودم. "


با ترنس هيل.

حلقه ها و سياست ها
به حدي كه وقتي سينما او را دوباره به آمريكاي جنوبي برد ، در سال 1972 ، براي فيلمبرداري با جوزپه كوليزي در كلمبيا اكنون اين پلاتا نام دارد ، ماجراجويي جديد بود اسپ اسپنسر و ترنس هيل ، بازيگر مدتهاست مي داند كه او اينجا نيست تا سعي كند اسكار را بدست آورد. اما بيشتر براي شكافتن دهان. يك روز ، در سانتا مارتا ، بود كنترل هواپيما را - يك سسا 172 - به جاي خلبان اختصاص داده شده به گروه فيلمبرداري ، و قبل از اينكه در يك مسير خاكي فرود بيايد ، چند حلقه به خودش پيشنهاد مي دهد. به طول سه كيلومتر. وي هنوز در فكر گرفتن گواهينامه خلباني خود نبوده است ، اما افشاگري در اين باره وجود دارد. اين كودتا سرآغاز شور و اشتياق بود كه وي را به خلباني يك بالگرد بل سوق داد. 206 سر صحنه سريال Super-Miami پليس در سال 1985 ، براي ساختن خليج Wichita-Goose (3300 كيلومتر) براي سرگرمي و يك روز خوب ، پس از بوسيدن در آستانه سقوط به ببر. زن و كنترل يك ماشين معيوب را در دست گرفت.
حتي امروز ، اين دوره هوايي همچنان مورد علاقه كارلو پدرسولي است. "من به موفقيت هايم در ورزش بيشتر از سينما افتخار مي كنم زيرا اولي متعلق به من است در حالي كه دومي متعلق به عموم است. اما هنوز بالاتر از آن ، من حرفه خود را به عنوان يك خلبان قرار مي دهم. حرفه اي كه به تعداد دقيق مي توان مشاهده كرد: به طور دقيق 2400 ساعت پرواز. تاريخ نمي گويد آيا جايي براي كمك خلبان در كابين خلبان وجود داشته است يا خير. آنچه مسلم است اما بود اسپنسر هرگز دوباره همان هيجان را احساس نكرده است. با اين حال ، اين تلاش ها نبوده اند. در سال 2005 ، پدرسولي رفت تا با نظريه شخصي خود در زمينه "بازيگري" با ارمانو اولمي خواستار روبرو شود ، كه اين فيلم را در فيلم آواز خواندن در پشت صفحه فيلمبرداري كرد. ماجرايي كه وقتي فيلمساز در بيمارستان بستري شد ، ديد كه بعد از ظهرها پشت دراز تكرار فيلم با بود اسپنسر و ترنس هيل دراز كشيده و اين بازيگر هنوز هم نمي داند كه چگونه فيلمبرداري كند: "عنوان فيلم اين بود برگرفته از يك رمان بورخس ، و من قرار بود نقش يك كاپيتان قديمي اسپانيايي را بازي كنم. اولين بار بود كه مطبوعات با من مثل يك بازيگر رفتار مي كردند. يك روزنامه نگار از لو فيگارو حتي مرا بغل كرد. من را متحير كرد. "
درست همانطور كه حضور كوتاه مدت وي در سياست در همان سال باعث شد او در ليست هاي Forza Italia در انتخابات منطقه متحير شود. سيلويو برلوسكوني در مشكلات انتخاباتي به دنبال نامزدهاي "مردم" رفت. اسپنسر به خودش اجازه مي دهد متقاعد شود ، سپس حوله را پرتاب مي كند. "اين داستان دو روز طول كشيد ، زيرا من بازوي خود را شكستم و نمي خواستم و نمي توانستم با بازوي شكسته تبليغ كنم. بنابراين ... هيچ ، در واقع به هر حال به سياست علاقه ندارم و برلوسكونيسم را دوره كوچكي از تاريخ ايتاليا مي دانم. در پايان ، او چه موفقيتهايي را با ترنس هيل از بزرگترين موفقيتهاي خود برد؟ "فيلم هاي ما عمدتا كمدي ژست بود. گفتگوها زياد بود ، من حتي مجبور شدم به انگليسي فيلمبرداري كنم. اما گاوچران در وسترن چيست؟ حداكثر پنجاه ، شصت كلمه و پرونده حل و فصل مي شود. من در حال بازي كابوي ها بودم كه به آدمهاي بد برخورد مي كردم ، اما اين شكسپير نبود. "

 
امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۱۲ آبان ۱۳۹۹ ] [ ۰۶:۳۴:۵۸ ] [ كوروش ] [ نظرات (0) ]
[ ]
.: Weblog Themes By sitearia :.

درباره وبلاگ

نويسندگان
نظرسنجی
لینک های تبادلی
فاقد لینک
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت لغو عضویت
پيوندهای روزانه
لينكي ثبت نشده است
پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :
آمار
امروز : ---
دیروز : ---
افراد آنلاین : 10
همه : ---
چت باکس
موضوعات وب
موضوعي ثبت نشده است
امکانات وب

سئو کار حرفه ای / خرید پیج اینستاگرام / باربری / دانلود نرم افزار اندروید  / شرکت خدمات نظافتی در مشهد / شرکت نظافت منزل و راه پله در مشهد / شرکت نظافت راه پله در مشهد / شرکت نظافت منزل در مشهد  /سایت ایرونی  / بازی اندروید  /  خدمات گرافیک آریا گستر  / فروش پیج آماده آریا گستر / نیازمندی های نظافتی / وکیل در مشهد / ارز دیجیتال / نیازمندی های قالیشویی / مبل شویی / املاک شمال  / آرد واحد تهران / فیزیوتراپی سیناطب / sell Instagram account safely / نیازمندی های گردشگری / نیازمندی های سالن زیبایی